آتلیه رفتن رومینا
عزیز مامان امروز عصر(شنبه٢٩/١١/٩٠)با بابایی رفتیم آتلیه اما شما بدخلقی کردی هرکاری منوبابایی و آقای عکاس کردم که کمی لبخند بزنی عکست خوشگلتر شه نشد که نشد .اما به محض اینکه از آتلیه اومدیم بیرون که راجع به سایز و تعداد عکسا صحبت کنیم چنان واسمون میخندیدیو صدا میدادی که موندیم این همون رومینای چند دقیقه قبل بود؟؟؟!!!!.قیافه من بابایی اینجوری بود ١٠روز دیگه عکست حاضر میشه.بیصبرانه منتظر اون روزم ...